شنبه ۲۹ خرداد ۹۵
اونایی که دایان گوش،میدن شاید حس کرده باشن خش و گرفتگی صداش،و مدل بیان کلماتش یه نوع احساس شاخ بودن و خفن بودن،بالا و اوج بودن به آدم میشه! مدلی خود شاخ و خفن پنداری!
شاید با کلمه شاخ مشکل داشته باشیم ولی خب اصطلاحه و الان حال ندارم اصطلاحشو مدل دیگه ای به کار ببرم!
"حال من خوب نیست" دایان همیشه حال عجیبی بهم میده،همون خفن بودنه!
این روزا عجیب شبیه روزای قبل شدم،همون شاخ خودمون... :))
سیستم دخترونه رو کنار گذاشتم. لازم داشتم یکم قویتر از قبل باشم. یکم احساسات لطیف و فوق العاده قشنگ دخترونه رو کنار بذارم. لازم داشتم گریه نکنم و کمی روحیه سفت قبلم برگرده. لازمه کمی از منطق مردونه استفاده کنم.
میدونم دخترا عالین اما...واقعا حس توضیحشو ندارم!!!
ببخشید که به وبا سر نمیزنم یا میخونم و نظر نمیدم! واقعا این روزا نظری توی ذهنم نمیاد انقدر که ذهنم شلخته شده. ولی در اسرع وقت حتما..
تنفر حس سازنده ایه، نفرت از چیزهایی،کسایی و رفتار هایی باعث میشه قوی بشی تا بخوای انتقام خیلی چیزا رو از خیلیا و حقتو از کسایی و از زندگیت بگیری!
من از جنگ متنفرم اما باید واسه شادیام،خنده هام و خوشبختی خودم و خانوادم بجنگم...
من خنده هامونو پس میگیرم. باید برگرده روزایی که به یادشون شبای زیادی گریه کردم.
من انتقام تمام اشکای ریخته شده مادرم،تمام غم توی چشمای پدرم و تمام سکوت های برادرمو میگیرم.
دل سوخته ی یه دختر،جیگر تیکه شده ی به خواهر میتونه دنیا رو زیر و رو کنه!
خدا نیارورد روزی را که دختری مرد شود و به جان دنیا بیافتد تا حق خای ناحق خورده اش را از حلقوم دنیا بیرون بکشد