اندر احوالات روزهای اخیر بنده :))


آسمان،رودخانه،سنگ های پر آرامش و من...

مدلی که این چند روز اخیر گذشت...کاش میشد تنها کنار رودخونه نشست،سنگای پر آرامشو توی مشت گرفت،به آسمان نگاه کرد و حس آرامش گمشده باز به خون جاری توی رگهات برگرده...

قرار بود یه چیزاییو یادم بره ولی انگار چیزای دیگه ای یادم اومد.

دنیا همونقدری که کثیفه،زیباست! کافیه ما جور دیگه نگاه کنیم.

آدما وقتی دلگیر و ناراحت و نا امیدن دلشون حرف نمیخواد،دلشون یه آغوش گرم و مهربون،یه نگاه پر اطمینان و یه حضور پر محبت میخواد و یه استکان چای و شاید آهنگ و شایدتر گریه ای بی حرف...

آدمای دلگیر نصیحت و فاز مثبت نه،اونا فقط کمی حس عشق و آرامش میخوان! فقط همین...

الان اون رودخونه و اون آب و اون سنگهارو دل ما هم خواست چیکار کنیم حالا؟! :((

موافقم، توی مواقع دلگیری به سختی میشه به کسی کمک کرد، یا کمکی رو قبول کرد...

تصور کنید  :(((


بله،اونجور مواقع همه چیز سخت میشه :(

 من وقتی دلگیر و ناراحت و ناامید میشم نه حرف دلم میخواد و نه آغوش گرم!
فقط یه پاره آجر در نزدیکی خودم لازم دارم تا بکوبونم تو سر بغل دستی ام!

شما کاملا بی اعصابی! این استثنا حساب میشه :))

چه روز خوبی بوده... 

خیلیییی

Grazi for mankig it nice and EZ.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان